«یا عفو یا غافر یا غفار ...»
89/8/8 2:50 ع
«بسم الله الرحمن الرحیم»
ای ملک توبه ندیم وصنع توازقدیم،ای بی نیازمطلق و فارق ازندیم،ای خدای من رخصتم دادی که تسبیح توگویم وراه توپویم وسِرّتوجویم،دل باتودارم وغیرازدل بشویم. خودرا به توسپارم وسربه خاک گذارم وراه توبه گزینم وبرخوان مغفرت نشینم.
آه من کیم؟؟؟
من که زندانی نفسم،اسیرتخیلم،دوزخ تجملم،وامانده راهم،خالی ازآهم،بسته به زنجیرگناهم،بی پشت وپناهم،آفت زده خزانم،شرمنده ازآنم که ازخویش نهانم.
افتاده به چاه حسرتم،خاموش وافسرده،ره به جایی نبرده.
آه چه کنم که داستانم به افسانه می ماند،ناتوانم،ازخود فراریم،حنجره زاریم،دوده اهم،حدیث غربتم،خالی ازشادی ودورازآبادیم.
با این همه،روزنه ای ازدورمی بینم که سرودامیدمی سرایدوزنگ ازدل می زدایدوآیه (لا تایئسوا) می خواند،خدارامغفرالذنوب جمیعامی داند،می گویدکه ناامید نباشم.
امیدوارم،امیدواردریادریاکرمم اماچه کنم که شرمندگی مراخواهدکشت که گفتی :
ای فرزند آدم! ماشیطان رابه خاطرتوازبارگاه عزوجلال خویش راندیم و باهزاران دهان توراخواندیم چگونه است که با وی سازش می کنی وباماسازخلاف می نوازی و به خلاف می پردازی؟؟؟ به مادروغ گویی وراه عناد پویی،چه می خواهی،چه می جویی؟؟؟
ای فرزند آدم! تورافرمودم که دامن ازخلق بکش نه دامن خلق. بندگی کن و زندگی،تقدیس ماکن وقدیس خلق شو،محرم خلق شوتابه حریم وقرب ماراه یابی،خیال کبریایی ازسربدرکن وازرطب و یاس دنیابرحذروخودراآماده سفر.
ای فرزندآدم! دردت به ماگوی،داروت ازماجوی که ما گرچه صبوریم،غیوریم. پای برخودگذاروعملی خالص آرودل به ما بسپار. بندبند وجودت به تقوا بندوراه خلق مبند. مارایاد کن وبرزخت آبادکه تورادرپیش راهی باریک وخانه ای تاریک است. تقواپیشه کن وازمعصیت اندیشه که من ازتوبه مختصرطاعتی خرسندم وعذاب برتونپسندم.
ای فرزندآدم! سخن سنجیده گوی و راه عافیت پوی و گردتعلق ازدل روی که دریاعمیق است و صراط دقیق وعمل صالح بهترین رفیق پس تورا توشه ای بایدکه فردابه کارآید. فریب زرق وبرق دنیا مخورورشته الفت برمامبر،خواب برخودحرام وزهدوعبادت مرام کن،از زندان به درآواین راه رابه سرآ.
ای فرزند آدم! یاران مرایارباش ودشمنان مرا خاروبامردم کوچه وبازارهمچوابراهیم خلیل،بیمارکه قال انی سقیم،یاهمچواصحاب کهف ورقیم بردین زیبنده وازخلق گریزنده باش که هرکس باماخلوت کندتاج خلت ستاندوهرکه ازماگریزدبه ابلیس آویزد.
ای فرزندآدم! اگرثروتی بی حدوممتدخواهی بایدکه بترسی ازتباهی و ازگناه بکاهی. شیطان را دشمن داری و توشه برداری که راه دوراست و همنشین موروظلمت دیجور.
ای فرزندآدم! گویی تو خداوندگارومافرمانبرداریم که هرچه خواستی بدون کاستی تورابایستی،بترس که عذابی دردناک تورادرانتظارومارافرمانبرداراست. این همه تعلق این همه تملق که دنیای خویش آبادوآخرت خودراویران کنی که به عزت و جلالم سوگندکه روزی پشیمان خواهی شدکه پشیمانیت هیچ سودی نخواهد داشت وآنچه کشته ای خواهی برداشت.
ای فرزندآدم! من تورابرای خودآفریدم وهیچ خیرازتوندیدم. هرچه انتظارکشیدم مرابیادبندی،بیمارمن نشدی،بیدارمن نشدی.
ای بی وفا! آخرچرا؟ ماکه تورادوست داریم وبرتوبهترین یاریم. ملکی فروفرستادم که نداده: آیاکسی هست که باخدای خویش دوستی کندتاخدابهترین یاراوباشد؟ اماهیچکس مراجواب نگفت ودعوتم رااجابت نکرد. بیاوازغیرخداجداشو .... ای بی صفا! باصفاشو،ای بی وفا! باوفاشو...
ای خدای من!
حدیث ضعف آدمی نه دفتری بنددونه عقده ای گشاید،راه دیگری بایدکه این غصه سرآید. سِرخلقت رامحبت آوردی وخوش آوردی که خودحبیب ومحبوبی،طبیب ومطلوبی. ای خدای خوب من! ای پنهان آشکاروای آشکارپنهان! حجت توراست ومن قدرت بیان ضعف خویش ندارم ودلی کباب وچشمی پرآب دارم نه عاقلم وبیدارنه صبورم وهشیار. ازعملم ترسان وازجزاءلرزان واشک ندامت ریزان،قیامتم قائم وحزنم دائم،عملم تباه ونامه ام سیاه،ظلوم و جهولم وازکردارخودملول. کورکنی شدیدوستونی عمیدکه تکیه گاه این بی پناه مانده ازراه شودکه روحم خسته وبالم شکسته وهیچ طرفی نبسته ام. ای کریم بنده نوازوای مهربان کارساز! توریشه غفلت ازدلم برکن ودرخدمت توحیدبنشان. الهی! دردم درمان وهجرم پایان،ضعفم به قوت وزبانم به حکمت وجانم به خلوت رسان،دستم به خیروپایم به سیر،چشمم به تقواوامروزم رابه فردارسان،دلم رانوروجانم راشورنه از شراب انگوربلکه ازخمرطهور،کرم کن،سرم رافهم،فهمم راصدق وصدقم رااخلاص ده،بصرم رانوروبصیرتم را ثبات مرحمت فرما.
آمین یارب العالمین
التماس دعا
اللهم عجل لولیک الفرج